kim hyun joong:
_هیون جونگ علاقه ی خاصی به جمع کردن گیتار داره یا خودش می خره یا طرفداراش بهش هدیه می دن...(ماشالا چه طرفدارای پولداری داره!!!)
ـ اولین کاری که بعد از بیدارشدن انجام می ده اینه که تلفن همراهشو چک کنه
ـ وقتی اعضا با هم همخونه بودن اونقدر با صدای بلند آهنگ گوش می داده که همسایه هاشون گفته بودن باید از اون محله برن!!!!
ـ اسم سگش"Jaksalie "ست
ـ یه بار از خونه فرار کرده!!!!!!!
ـ چندبار بار رفته رستوران کلی غذا سفارش داده...همشو خورده و در رفته!!!!!!!!!!!
(همسران محترم هیون...خواهشا نذارید این هیون بدبخت اونقدر گشنگی بکشه که از این کارا بکنه...گناه داره به خدا...)
ـ اونقدر شربوده که چندین بار باعث شده مادر پدرش از دست کاراش به پلیس زنگ بزنن
ـ توی دوران بچگی با یکی از دوستاش یه رستوران باز کرده بوده!!!
ـ یه بار اونقدر گرسنگی کشیده بوده که نزدیک بوده بمیره!!!!
ـ توی یه مصاحبه گفته بوده که خیلی خوبه دوس دختر آدم ازش ۱۴سال بزرگتر باشه!!!!!!!
ـ چشماشو جراحی لیزر کرده چون شماره ی عینکش ۴ بوده!!!!!!
ـ از نقاشی ها یی که توش اسکلت داشته باشه خوشش میاد!!!!
ـ توی دبیرستانشون یه گروه موسیقی داشتن و هیون به عنوان گیتاریست توی اون گروه فعالیت می کرده...
ـ خیلی پسر خوش خوابیه...هرجا گیرش بیاد می تونه راحت بخوابه....
ـ نابغه ی ریاضی بوده...ولی موسیقی رو به آموختن ریاضی ترجیح داده...
ـ از دخترایی که دامن پاشون می کنن و کتونی می پوشن خوشش میاد
ـ بارها اعلام کرده که دختر مورد علاقه ش نباید زیاد ازش انتظار رمانتیک بودن داشته باشه!
ـ یکی از گروه های خواننده ی مورد علاقه ش متالیکاس!!!!(بدسلیقه!!)
ــ با چاپ استیک(همون چوبایی که باهاشون غذا می خورن)می تونه پیانو بزنه....خودش معتقده توی این کار سرعتش از همه بیشتره...
ـ بیشتر دوران بچگیشو با مادر بزرگش زندگی کرده و شدیدا هم بهش عشق می ورزه....
ـ شبا بدون لباس می خوابه!!!
ـ به ماهیگیری علاقه داره...ولی از ماهیایی که تازه از آب گرفته می شن چندشش می شه و عمرا بهشون دست نمی زنه!!!
ـ ماشین پروشه داره.(ننه....)
ـخیلی دوس داره با همسایه هاش فوتبال بازی کنه!!!
-معتقده موجودات فضایی وجود دارن!!!و امیدواره بتونه یه روز برای اونا هم کنسرت اجرا کنه!!!(خدا شفات بده ایشالا...)
ـ توسط یونگ سنگ به جایی جونگ (یکی از اعضایtvxQ)معرفی شده
ـ یه بار مست بوده...اونقدر رفته بوده تو هپروت که توهم زده یه نفر داره خودکشی می کنه و زنگ زده به پلیس!!!!!!!
ـ یه زخم کوچیک روی بازوی راستش داره
ـ یه زمانی قصد داشته قبل از سی سالگی ازدواج کنه و خیلی هم دوس داشته که دوتا دختر و دوتا پسر داشته باشه!!!
ـ توی اسمساش از نقطه زیاد استفاده می کنه.............
ـ زیاد احساساتشو بروز نمی ده...همه چی رو تو خودش می ریزه....وقتی هم که طاقتش تموم می شه فقط وقتی همه خوابن می زنه زیر گریه!!!
ـ از بزرگترا می ترسه!!!!جلوشون خیلی معذبه...!!
ـ به خاطر داشتن چشمای درشت خیلی به خودش می باله!!
ـوقتی به دنیا اومد بین همه ی همسایه ها به خاطر چشمای قشنگش معروف بوده...
ـ یه دفعه تو خیابون دوتا آدم مست گرفتنش به باد کتک!!!!
صفحه قبل 1 صفحه بعد